مشخصات انسانهای قرن 21
درباره وبلاگ

سلام دوستای عزیزم من ایلیا هستم به وبلاگ من خیلی خیلی خوش اومدید برید حالشو ببرید اگه حوصله داشتید که میدونم ندارید بقیه وبلاگهامو هم ببینید و نظر ندید چون بگم نظر بدید میدونم نمیدید هههه وبلاگهای دیگر من رو ببینید میتونید از همینجا انتخابش کنید: love-saber2.loxblog.com love-maryam.loxblog.com mino.loxblog.com alfa-7476.loxblog.com love-setayesh.loxblog.comw elia-3000.loxblog.com vahshat-3000.loxblog.com hamed-germany.loxblog.com راستی هر وبلاگ مختص یه موضوع جداگانس پس منتظر ورود شما به وبلاگهام هستم مرسییییییییییییییییییییییی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جدیدترین عـکسها در مورد کودکان و عشق و آدرس love-saber1.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 65
بازدید هفته : 142
بازدید ماه : 91
بازدید کل : 51807
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



در مورد عشق
با سلام خدمت دوستان خوبم لطفا اگر مایل به تبادل هستید من را لینک کنید و خبر بدید تا بلینکمتون با تشکر مدیر وب2
شنبه 5 شهريور 1390برچسب:مشخصات,مشخصات انسان,قرن,قرن21,انسان,افراد,سن,ماه,کیر,کس,سکس,حال, :: 6:5 قبل از ظهر ::  نويسنده : ایلیا زمانی       

 

۱)ناخودآگاه پسوردتان را به دستگاه ماکروویوتان می دهید
۲)برای بازی تکنفره با کارت حتی سالی یکبار هم از کارت های واقعی استفاده نمی کنید
۳)برای تماس با 3 نفر یک لیست از 15 شماره تلفن دارید
۴) برای کسی که در میز کناری شما کار می کند ای میل ارسال می کنید
۵)دلیل شما برای تماس نگرفتن با دوستانتان این است که آنها آدرس ای میل ندارند
۶)بعد از یک روز کاری طولانی وقتی به منزل برمی گردید هنوز هم به تلفن های مربوط به محل کارتان پاسخ می دهید

۷)وقتی از خانه می خواهید تلفن بزنید قبل از شماره گیری ناخودآگاه 9 را می گیرد تا خط آزاد به شما بدهد
۸)شما چهار سال روی یک میز کار می کنید و در این مدت برای سه شرکت مختلف کار کرده اید
۱۰)طرز سخن گفتن تان را از اخبار ساعت 11 یاد می گیرید
۱۱)رئیس شما توانایی انجام کار شما را ندارد
۱۲)وقتی به خانه بر می گردید با تلفن همراه به خانه زنگ می زنید تا ببینید کسی خانه هست یا نه
۱۳)تمام برنامه های تجاری تلویزیون دارای وب سایتی هستند که در پایین صفحه نشان داده می شوند
۱۴)خارج شدن از خانه بدون تلفن همراه (کاری که 20 ،30 یا حتی 60 از زندگی تان آن را انجام داده اید ) برایتان ناراحت کننده است و دلیلی می شود که برای برداشتن ان به خانه برگردید.
۱۵)صبح که از خواب بیدار می شوید قبل از اینکه قهوه بنوشید به سراغ اینترنت می روید
۱۶)برای لبخند زدن گردنتان را کج می کنید.
۱۷)شما این مطلب را در حالیکه لبخند تائید آمیز می زنید می خوانید
۱۸)حتی بدتر از آن در فکر هستید که این مطلب را برای چه کسی فوروارد کنید
۱۹)آنقدر سرتان گرم است که متوجه نشدید این لیست شماره 9 ندارد
۲۰)در واقع شما الان صفحه را بالا بردید که ببینید آیا واقعا شماره 9 توی این لیست نیست
و الان دارید به خودتان می خندید



شور عشق، استارت یا سوخت
شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول می کند و خواب و خوراکمان را می گیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست؛ یعنی این قبیل عواطف مثل استارت ماشین عمل می کنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده که آدم را به حرکت درآورد. ولی ما نمی توانیم فقط با استارت زدن و باک ِ بدون بنزین حرکت کنیم. شواهد زیادی هم برای اثبات این نکته وجود دارد- مثلاً پژوهشگری به نام آرون تعداد زیادی از افرادی را که دچار عشق حاد و آتشین بودند زیر دستگاهی که از کارکرد مغز عکس می گیرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فکر کنند یا عکس آنها را نشانشان داد. کارکرد مغزی این افراد نشان داد که هنگام فکر کردن به معشوق، فقط آن قسمت هایی فعال می شود که مربوط به «پاداش فوری» است- همان قسمت هایی که اگر گرسنه باشیم و غذا بخوریم فعال می شود؛ یا در افراد معتاد به کوکائین، همان قسمتی که بعد از مصرف ماده ی مخدر به فعالیت می افتد. این قسمت های مغز، تشکر فوری را اعلام می کنند، و یک چیز فوری طبعاً دوام زیادی هم ندارد. در حالی که مغز، قسمت های دیگری هم دارد که مربوط به پاداش های طولانی مدت است.
دو پژوهشگر دیگر به اسم های بارتل و ذکی آمدند همین کار را روی کسانی کردند که عشقشان تداوم پیدا کرده بود و به اصطلاح عشق رفیقانه داشتند- همان نوع عشقی که شور و هیجانش از بین رفته اما صمیمیتش مانده و با مرور زمان، بیشتر هم شده است .عکس کارکرد مغز این افراد نشان داد که فکرکردن به عشقشان قسمت هایی از مغز آنها را فعال می کند که مربوط به «پاداش های بلندمدت» است- همان قسمت هایی که وقتی شما به شغل مورد علاقه تان فکر می کنید یا موسیقی مورد علاقه تان را گوش می کنید، یا در لحظات آرامش مذهبی، در ذهنتان فعال می شود.
نتیجه ی این پژوهش ها نشان می دهد چون پاداش فوری همیشه تاییدکننده ی چیزهایی است که قابل اتکا نیستند، عشق رمانتیک هم که دستمایه ی شعر و غزل و رمان و فیلم های زیادی شده است و چیز قشنگی هم هست قابل اتکا نیست. در عوض، عشق رفیقانه قابل اعتماد، اصیل و ماندگار است.




بعضی اقوام اصلاً نمی دانند عشق چیست؟

عشق رمانتیک نه تنها کوتاه مدت و غیرقابل اتکاست که حتی اصیل هم نیست. یعنی این طور نیست که جزو سرشت و ذات انسان باشد و ابتلا به آن، از ضروریات زندگی محسوب شود. به نظر شما آیا در بین همه ی اقوام و ملت ها شور عشق وجود دارد؟ یعنی مردم ِ همه ی جوامع و فرهنگ ها عشق رمانتیک را به این مفهومی که ما می شناسیم می شناسند؟

دو پژوهشگر به نام های یانکویچ و فیشر، 166 فرهنگ و قومیت مختلف را از نظر آداب و رسوم و شعر و ادبیات و هنرشان بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که در 147 فرهنگ، عشق رمانتیک وجود دارد؛ اما در 19 قومیت،هیچ شواهدی از این عشق در میان نیست؛ یعنی در فرهنگ، ادبیات ، شعر و هنرشان هیچ اشاره ای به این شور عاشقانه نشده است؛ اما تشکیل خانواده می دهند، به خانواده شان علاقه دارند و برای آنها فداکاری هم می کنند. یعنی آن رمانتیسیسم که در ادبیات غربی و در ادبیات ایرانی خودمان هم می بینیم در آن فرهنگ ها معنایی ندارد. پس عشق رمانتیک چیزی نیست که بگوییم لازمه ی هر زندگی است؛ بلکه همان موتور محرک اولیه است. 19 قومیت از این موتور استفاده نمی کنند و ماشینشان بدون این استارت هم روشن می شوند.

در پژوهش دیگری از حدود شش هزار دختر و پسر قبل از ازدواج پرسیده اند که «شما دوست دارید عشق رمانتیک مبنای ازدواجتان باشد یا نه؟»
90 درصد آنها جواب مثبت داده اند. یعنی گفته اند «دوست داریم این احساسات را تجربه کنیم.» اما بعد از چند سال، از همین افراد، بعد از ازدواجشان پرسیده اند «آیا آن رمانتیسیسم اولیه در ازدواجتان وجود داشته یا نه؟» 33 درصد مردان و 75 درصد زنان گفته اند در نهایت با فردی ازدواج کرده اند که عاشقش نیستند و رابطه ی رمانتیکی هم با او ندارند؛ یعنی حتی خود افراد هم قبول دارند که «عشق» نه شرط کافی برای ازدواج است و نه حتی شرط لازم.

عشق نوعی بیماری است؟
برخی از پژوهشگرها روی این موضوع متمرکز شده اند که «آیا عشق آتشین صرف نظر از عشق نافرجام، یک بیماری پاتولوژیک است یا نه؟» و جالب است بدانید روان شناسان بیشترین شباهت را بین عشق و یک بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری مشاهده کرده اند. در این بیماری، افکار خاصی به ذهن هجوم می آورد که فرد گریزی از آنها ندارد؛ این افکار او را مجبور به ایجاد رفتارهای خاصی می کند که اگر انجام ندهد دچار تنش و اضطراب زیادی می شود. مثلا کسی عادت دارد هر شب 10 بار دست هایش را بشوید و اگر 8 بار این کار را انجام بدهد درونش منقلب می شود و نمی تواند آسوده بخوابد.

عشق نه فقط در ظاهر و علایم بالینی شبیه این بیماری است، که از نظر آزمایشگاهی هم به آن شباهت دارد. در بیماری وسواس اجباری، یک ناقل خاص در سلول های پلاکت خون بیمار افزایش پیدا می کند. پژوهشگری به نام مارازیتی، افراد عاشق را به این طریق آزمایش کرده و به این نتیجه رسیده که آنها هم درست همین حالت را دارند. پس عشق یک حالت وسواس اجباری ایجاد می کند که در آن فرد عاشق دچار افکار و عادت های خاصی می شود که نمی تواند از دست آنها خلاص شود- مثل تماس گرفتن پی در پی با معشوق و فکر کردن مداوم به او که عملکرد عادی ذهنش را مختل می کند.



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد